آثار دوگانه گشایش اقتصادی بر سیاست خارجی چین
نویسندگان
چکیده
چکیده سؤال اصلی مقاله این است که چرا سیاست چین ضمن حمایت از وضع موجود سیستم بین الملل به رقابت هژمونیک با آمریکا روی آورده است؟ فرضیه این است که ماهیت گشایش اقتصادی در دوره پس از آغاز اصلاحات چنین آثار دوگانه ای در سیاست خارجی چین به دنبال داشته است. چین مجبور شده برای پیشبرد استراتژی اقتصادی اش در اقتصاد جهانی شده ادغام گردد و به تبع آن از نظم و ثبات بین المللی دفاع کند. اما این سیاست تا حدی جهت گیری توسعه طلبانه پیدا کرده و به رقابت هژمونیک با آمریکا تمایل یافته است. بر این اساس، در تبیین سیاست خارجی چین نشانه هایی از منطق های هر دو تئوری لیبرالیسم و رئالیسم دیده می شود. این مقاله چارچوب تجربی-تبیینی دارد و در تبیین فرضیه اش تلاش شده حتی الامکان از اطلاعات و داده های معتبر استفاده شود.
منابع مشابه
سیاست خارجی چین در هزاره سوم: الزامات اقتصادی و سیاست خارجی مسالمتجویانه در روابط بین الملل
سیاست خارجی چین از سال 1949م تاکنون تغییر و تحول زیادی داشته است. وجود گرایشهای ایدئولوژیک در سیاست خارجی این کشور در آغاز انقلاب، اتخاذ سیاست انزواگرایی در دهههای1950و1960م، تحول در سیاست خارجی از انفعالی در اواخر دهۀ1960م به فعال در دهۀ1970م، در پیشگیری سیاست خارجی تعاملی و کمرنگ شدن نمادهای ایدئولوژیک در آن در اواخر دهۀ1980م و اتخاذ و استمرار سیاست خارجی بدون تنش و مسالمتآمیز از آغاز ...
متن کاملبنیادهای امنیتی سیاست خارجی چین
این مقاله در صدد ارائه پاسخ به یک تحول مبنایی در سیاست خارجی چین است. سؤال اصلی این است که چرا با گذشت زمان علایق ایدآلیستی در سیاست خارجی چین کمونیست به حاشیه رفته است؟ فرضیه مقاله این است که شکنندگی امنیت ملی عاملی کلیدی در تقویت نشانههای عملگرایی در سیاست خارجی چین بوده است. این شکنندگی معلول بقای تهدیدات امنیتی در سه سطح داخلی، پیرامونی و سیستمی است. از این رو، در هدفگذاری سیاست خارجی چی...
متن کاملریشههای فرهنگی و ایدئولوژیک سیاست خارجی چین
چکیده متغیرهای فرهنگ و ایدئولوژی در تحلیل جهتگیریهای سیاست خارجی چین کمتر به چشم میخورد. پرسش اصلی این پژوهش عبارت است از: سیاست خارجی چین تا چه حد تحت تأثیر ملاحظات فرهنگی و ایدئولوژیک آن قرار دارد؟ در پاسخ استدلال شده است که سنتهای فرهنگی، بهویژه آموزههای کنفوسیوسی، و علایق ایدئولوژیک مدرن شامل ناسیونالیسم و سوسیالیسم همچنان نفوذ چشمگیری در هدایت سیاست خارجی چین، بهویژه در قبال قدر...
متن کاملجایگاه اجماع پکن در سیاست خارجی چین
اجماع پکن به عنوان رهنمود سیاستهای اقتصادی توسعه بخش در عصر پسا اجماع واشنگتن، توانسته است به مدل توسعه اقتصادی دولت چین تبدیل شود. این اجماع و مدل اقتصادی دولت محور از مولفه ها و شاخص هایی برخوردار است که پژوهش حاضر تلاش دارد تا ضمن شناسایی آنها، جایگاه و نقش اجماع پکن را در سیاست خارجی چین مورد مداقه و تبیین قرار دهد. بر همین اساس، سوال اصلی پژوهش بر این مبنا قرار دارد که اجماع پکن از چه نق...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
عنوان ژورنال:
جستارهای سیاسی معاصرجلد ۷، شماره ۲۰، صفحات ۴۵-۶۸
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023